شهید مدنی (ره)؛ معلم اخلاق و عمل
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۵۱۱۷۷
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت اللّه سید اسدالله مدنی دهخوارقانی در یکی از روزهای سال ۱۲۹۳ شمسی (۱۳۲۳ ق)، در روستای آذرشهر یا دهخوارقان، از توابع تبریز پا به عرصهی وجود نهاد. میگویند آقا میر علی (پدر ایشان) که از سادات خوشنام دهخوارقان بود، علاقه زائد الوصفی به مولای متقیان علی (ع) داشت؛ به همین جهت اسدالله (لقب آن امام همام) را به عنوان اسم فرزند ارشدش برگزید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقا میر علی در بازارچهی دهخوارقان مغازهی بزازی داشت و از این راه ارتزاق مینمود. با توجه به شغل پدر باید وضع اقتصادی خانواده شأن خوب بوده باشد. وی امانت دار، درستکار و خوشنام بود.
آقا میر علی علاقهی ویژه ای به سید اسدالله داشت و در تربیت ایشان کوشش فراوانی مینمود و ساعات زیادی در طول روز به سید اسدالله اختصاص میداد. از طرف دیگر هرچه اسدالله بزرگتر میشد، استعداد و ذکاوت و هوش سرشار خود را بیشتر را به نمایش میگذاشت و موجبات علاقهی روز افزون آقا میر علی را فراهم میکرد و او را وادار میکرد تا در تربیتش بیشتر بکوشد و به بهترین شکل او را پرورش دهد. برای همین آقا میر علی اسدالله را به مدرسهی طالبیه تبریز فرستاد تا در مسیر علم دانش قرار بگیرد زیرا میدانست که این پسر در آینده خدمات بزرگی به اسلام خواهد داشت.
شانزدهمین بهار عمر سید اسد الله سالی اندوهناک برای این جوان که تشنه معارف دینی و فراگیری علوم اسلامی بود. پدر بیمار شده بود و بیماری او هر روز شدت گرفت. درمان پزشکی هم مفید نیفتاد و دست در دستان سید اسدالله چشم از جهان فروبست.
پس از رحلت پدر بار سنگین ادارهی خانواده بر روی دوش سید اسدالله قرار گرفت و همین بار سنگین باعث شد که او خود را در کارهای معمول مغازه غرق کند. ساعتها کار میکرد و برای خواندن درس و کتاب مجبور بود از ساعت خواب خود کم کند. فشار کار در مغازه سبب شد که مدتی از درس و بحث فاصله بگیرد. با این حال کتب مورد نظر خویش را تهیه و به سختی آنها را مطالعه میکرد. همین رویه باعث شد که او در نوجوانی مثل یک مرد با تجربه، رشتهی زندگی خانواده را به دست گیرد و غم نبود پدر برایش قابل تحمل تر شود. دیگر وقت زیادی نداشت که به روزهای خوب گذشته بیندیشد.
تحصیل
در کنار تلاشهای خستگی ناپذیر در تأمین معاش خانواده، مدتها بود که چیزی از درون سید اسدالله را نهیب میزد. باید کاری میکرد. باید تحول جدیدی در زندگی خود ایجاد میکرد. کتابهای بسیاری را خوانده بود و دلش میخواست مثل اجدادش کارهای بزرگی انجام دهد. سخت به فکر افتاده بود به سلک روحانیون و مردان خدا درآید تا بتواند برای مردم کاری کند. اما در آن روزگار پهلوی اول سرکار بود و با کینهی شدید دربار به روحانیت، این کار مثل تباه کردن زندگی عادی و با ثباتی بود که همه انتظارش را میکشیدند.
اما او با درد آشنا بود و دوست داشت که خطر کند تنها نگرانی او خانواده بود که احتمال داشت دچار آسیبها ی مادی و روحی شوند. بزرگترها و دوستان او را از این کار نهی میکردند و دلیلهای مختلفی برای وی میآوردند. اما هیچکس نتوانست او را از این تصمیم منصرف سازد. در حالی که به تازگی زندگی او و خانواده شیرین شده بود، دوباره عزم کرد که با غربت و غم همنشین شود. سید اسدالله عزم هجرت کرده بود و هیچ چیز نمیتوانست مانع این تصمیم او شود. این هجرت سر آغاز دورهی دیگری در زندگی او شد، دورهای که تا پایان زندگی در سختی و تلاش شبانه روزی گذشت و اثرات بسیاری بر او و دیگران گذاشت.
امام خمینی (ره) که از شاگردان برجسته ی آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری به شمار میرفت و سالیان دراز در مکتب درسی و اخلاقی ایشان و اساتید دیگر تلمذ کرده بود، در آن زمان خود، از استادان پرآوازه ی حوزه در فقه و اصول و فلسفه محسوب میشد.
سید اسدالله مدنی چهار سال در محضر امام خمینی حضور یافت و از دروس فلسفه، عرفان و اخلاق ایشان بهرهی فراوان برد و همین موجب گشت که او امام را در مقام عمل بالاتر و برتر از مرز علم بیاید و عشقش نسبت به ایشان فزونی یابد.
پس از مدتی به نجفاشرف هجرت کرده. در حوزهی علمیه ی نجف اشرف، هم زمان با تکمیل تحصیلات عالی خویش، تدریس در سطوح مختلف را شروع کرد و به دستور مرحوم آیتالله حکیم (ره)، کرسی تدریس لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را به عهده گرفت و در اندک زمانی، از اساتید معروف حوزی علمیه ی نجفاشرف گردید.
سیداسدالله، در نجفاشرف، در درس خارج مرحوم آیتالله سید عبدالهادی شیرازی (ره) و مرحوم آیتالله حکیم (ره) و مرحوم آیتالله خویی (ره) شرکت کرده و از مراجع بزرگی اجازهی اجتهاد دریافت کرد.
آغاز مبارزات
شهید مدنی در حوزهی علمیه ی نجف، در کنار فعالیتهای علمی، لحظهای از فعالیتهای سیاسی غافل نبود و همواره در مبارزات علیه طاغوت، پیشگام و پیشتاز بود.
سال ۱۳۴۲ حرکت عظیم مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی در جهت سرنگونی رژیم طاغوت آغاز گردید، آیتالله مدنی، نخستین کسی بود که در نجف به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام لبیک گفت و با تعطیل کردن کلاسهای خود و تشکیل مجالس سخنرانی، در افشای چهرهی پلید رژیم مزدور پهلوی گام برداشت. وی در این زمان، در نجف، سردمدار جریان دفاع و پشتیبانی از نهضت امام به شمار میآمد. و وقایع ایران را برای طلاب بیان میکرد.
از زمان تبعید حضرت امام به نجف، آیتالله مدنی، همواره یار و یاور امام بود و در کنار مراد خود به مبارزه علیه ظلم و فساد ادامه داد. معروف است که هر موقع حضرت امام به علتی نمیتوانستند برای اقامهی نماز جماعت حاضر شوند، آیتالله مدنی به جای امام به اقامهی نماز جماعت میپرداخت.
سفرهای تبلیغی
آیتالله مدنی، در دوران اقامت در نجفاشرف، در ایام تعطیلی حوزه، تابستانها بهطور مرتب به ایران سفر میکرد و در شهرهای مختلف به تبلیغ و روشنگری میپرداخت. مبارزه با مفاسد اجتماعی و مظاهر طاغوت، یکی از کارهای اصلی آن شهید بود که به هر دیار که سفر میکرد یا تبعید میشد، این مبارزه، سرلوحهی فعالیتها و حرکتها و برنامههای وی قرار داشت.
همدان، سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۱
آیتالله مدنی، حرکت تبلیغی خود را از همدان و از روستای «دره مرادبیگ» آغاز کرد؛ چنان که خود فرموده است:
«من دیدم باید همدان را حرکت بدهم. از یک ده کار را شروع کردم تا مردم ببینند، بعد گرایش پیدا کنند. وی دستور داد کسی حق ندارد بدون حجاب اسلامی وارد بشود. همچنین فروختن مشروبات را ممنوع کرد و در درهی مرادبیگ، یک ده نمونه شد.»
این عمل ایشان باعث جلب علاقهی مردم متدین همدان به او شد. پس از اینکه وی را شناختند، گرد او جمع شدند و از وی دعوت به عمل آورند تا به همدان بیاید. و ایشان با انتقال به همدان، فعالیتهای خود را گسترش داد.
خرمآباد، سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴
در اوایل دههی ۵۰ در شهر خرمآباد، خلأ حضور یک عالم مجاهد و متعهد که بتواند مرجع مذهبی و سیاسی مردم باشد و زعامت روحانیت متعهد و انقلابی منطقه را برعهده بگیرد، بیش از هر زمان دیگر احساس میشد. مدتی بود که مرحوم آیتالله روحالله کمالوند که سالهای سال زعامت روحانیت منطقه و سرپرستی همه ی شئون مذهبی، اجتماعی و سیاسی لرستان را در دست داشت، به دار بقا شتافته و جایگاه رفیع ایشان همچنان خالی بود.
براین اساس، عدهای از روحانیون سرشناس و متعهد خرمآباد، از آیت الله مدنی دعوت به عمل آوردند که فعالیت خود را از همدان به خرمآباد منتقل کند. وی با اجابت این دعوت و عزیمت به خرمآباد، فصل دیگری از زندگی پرفراز و نشیب و سراسر مبارزة خود را آغاز کرد. آیتالله مدنی در خرمآباد، در حوزهی علمیه ی کمالوند، فعالیت خود را با تدریس خارج فقه آغاز کرد و بعد از مدتی با حکم حضرت امام (قدسسره) سرپرستی این حوزه را نیز برعهده گرفت.
کد خبر 5880817منبع: مهر
کلیدواژه: همدان شهید مدنی شهدای محراب اربعین 1402 اربعین حسینی بوشهر اربعین در خوزستان مرز مهران راهپیمایی جاماندگان کرمانشاه خطبه های نماز جمعه مراسم راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی اردبیل موکب زائران اربعین همدان مشهد مرحوم آیت الله آیت الله مدنی سید اسدالله حضرت امام فعالیت ها ی علمیه ی خرم آباد نجف اشرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۵۱۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آشنایی با قانون مدنی؛ مقدمه
قانون مدنی از قدیمیترین و مهمترین قوانین کشور و مشتمل بر ۱۳۳۵ ماده است.
به گزارش ایسنا، قانون مدنی ایران متشکل از یک مقدمه و سه جلد است:
مقدمه در انتشار و آثار و اجرای قوانین به طور عموم و امضا و نحوه لازم الاجرا شدن و انتشار آن صحبت می کند، جلد اول- در اموال (مصوب ۱۳۰۷)؛ جلد دوم در اشخاص (مصوب ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴) و جلد سوم ادله اثبات دعوا.
در این گزارش، مقدمه (در انتشار و آثار و اجرا قوانین بطور عموم) فصل اول (در اموال غیرمنقول) از باب اول (در بیان انواع اموال) کتاب اول (در بیان اموال و مالکیت به طور کلی) جلد اول (در اموال) قانون مدنی از ماده ۱ تا ۱۸ را مرور می کنیم.
قانون مدنی
مصوب ۱۳۱۴/۰۸/۰۸ با اصلاحات و الحاقات بعدی
مقدمه
در انتشار و آثار و اجراء قوانین بطور عموم
ماده ۱ - مصوبات مجلس شورای اسلامی و نتیجه همه پرسی پس از طی مراحل قانونی به رئیس جمهور ابلاغ می شود. رئیس جمهور باید ظرف مدت پنج روز آن را امضاء و به مجریان ابلاغ نماید و دستور انتشار آن را صادر کند و روزنامه رسمی موظف است ظرف مدت ۷۲ ساعت پس از ابلاغ منتشر نماید.
تبصره - در صورت استنکاف رئیس جمهور از امضاء یا ابلاغ در مدت مذکور در این ماده به دستور رئیس مجلس شورای اسلامی روزنامه رسمی موظف است ظرف مدت ۷۲ ساعت مصوبه را چاپ و منتشر نماید.
ماده ۲ - قوانین پانزده روز پس از انتشار در سراسر کشور لازم الاجرا است مگر آنکه در خود قانون ترتیب خاصی برای موقع اجرا مقرر شده باشد.
ماده ۳ - انتشار قوانین باید در روزنامه رسمی بعمل آید.
ماده ۴ - اثر قانون نسبت بآتیه است و قانون نسبت بماقبل خود اثر ندارد مگر اینکه در خود قانون، مقررات خاصی نسبت باین موضوع اتخاذ شده باشد.
ماده ۵ - کلیه سکنه ایران اعم از اتباع داخله و خارجه مطیع قوانین ایران خواهند بود مگر در مواردیکه قانون استثناء کرده باشد.
ماده ۶ - قوانین مربوط باحوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص وارث در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارجه باشند مجری خواهد بود.
ماده ۷ - اتباع خارجه مقیم در خاک ایران از حیث مسائل مربوطه باحوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود.
ماده ۸ - اموال غیرمنقول که اتباع خارجه در ایران بر طبق عهود تملک کرده یا میکنند از هر جهت تابع قوانین ایران خواهد بود.
ماده ۹ - مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است.
ماده ۱۰ - قراردادهای خصوصی نسبت بکسانی که آنرا منعقد نموده اند در صورتیکه مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
جلد اول - در اموال
کتاب اول - در بیان اموال و مالکیت بطور کلی
باب اول - در بیان انواع اموال
ماده ۱۱ - اموال بر دو قسم است منقول و غیرمنقول.
فصل اول - در اموال غیرمنقول
ماده ۱۲ - مال غیرمنقول آنست که از محلی بمحل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا بواسطه عمل انسان بنحویکه نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.
ماده ۱۳ - اراضی و ابنیه و آسیا و هر چه که در بنا منصوب و عرفاً جزء بنا محسوب میشود غیرمنقول است و همچنین است لوله ها که برای جریان آب یا مقاصد دیگر در زمین یا بنا کشیده شده باشد.
ماده ۱۴ - آینه و پرده نقاشی و مجسمه و امثال آنها در صورتیکه در بنا یا زمین بکار رفته باشد بطوریکه نقل آن موجب نقص یا خرابی خود آن یا محل آن بشود غیرمنقول است.
ماده ۱۵ - ثمره و حاصل مادام که چیده یا درو نشده است غیرمنقول است اگر قسمتی از آن چیده یا درو شده باشد تنها آن قسمت منقول است.
ماده ۱۶ - مطلق اشجار و شاخههای آن و نهال و قلمه مادام که بریده یا کنده نشده است غیر منقول است.
ماده ۱۷ - حیوانات و اشیائی که مالک آن را برای عمل زراعت اختصاص داده باشد از قبیل گاو و گاومیش و ماشین و اسباب و ادوات زراعت و تخم و غیره و بطور کلی هر مال منقول که برای استفاده از عمل زراعت لازم و مالک آنرا باین امر تخصیص داده باشد از جهت صلاحیت محاکم وتوقیف اموال جزو ملک محسوب و در حکم مال غیرمنقول است و همچنین است تلمبه و گاو و یا حیوان دیگری که برای آبیاری زراعت یا خانه و باغ اختصاص داده شده است.
ماده ۱۸ - حق انتفاع از اشیاء غیرمنقوله مثل حق عمری و سکنی و همچنین حق ارتفاق نسبت به ملک غیر از قبیل حقالعبور و حقالمجری و دعاوی راجعه باموال غیرمنقوله از قبیل تقاضای خلع ید و امثال آن تابع اموال غیرمنقول است.
انتهای پیام